[ بازدید : 627 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
>❤❤❤ من ونارنجی ❤❤❤< |
امروز.....امروز دلم تنگ دیروزی است که میگفتی: “فردایت را می سازم …”
[ بازدید : 640 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] چشمان...يه دختر كوري تو اين دنياي نامرد زندگي مي کرد . اين دختره يه دوست پسري داشت كه عاشقه اون بود . دختره هميشه مي گفت: اگه من چشمامو داشتم و بينا بودم هميشه با اون مي موندم . يه روز يكي پيدا شد كه به اون دختر چشماشو بده . وقتي كه دختره بينا شد ديد كه دوست پسرش كوره . بهش گفت: من ديگه تو رو نمي خوام برو . پسره با ناراحتي رفت و يه لبخند تلخ بهش زد و گفت: مراقب چشماي من باش . [ بازدید : 669 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] رفتی که رفتی به درک .....اینقدرمرا از رفتنت نترسان قرارنیست تا ابد باهم بمانیم روزی هـــــــمه رفتــــنـــــی اند ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه بلند میگویم:رفتی به درک؛لیاقت ماندن نداشتی [ بازدید : 525 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] حالا که آمدهای....حالا که آمدهای چترت را ببند در ایوان این خانه جز مهربانی نمیبارد… [ بازدید : 514 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] |
|
[ طراح قالب : t-t-n.avablog.ir | Powered By : TOHID ] |