آرام رنگ می بازیم ،
آرام رنگ می بازیم ...
با هــم ،
بــدون هم و تبدیل می شویم به تفاله ای ،
که روزی سبز و زیبا دست می تکاندیم در باد
و ماه برایمان ستاره می کوبید به دیوار
و حالا رنگ می بازیم ،
با هــم ، بــدون هم
و تبدیل می شویم به تاریکی !
و باز زمستان بود که معرفت داشت و تو نداشتی ،
حتی برای یک روز !
[ بازدید : 643 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]